وبلاگ ادبی من
اینجا حیاط خلوتیست برای گذر از زندگی ....وبلاگ ادبی من
اینجا حیاط خلوتیست برای گذر از زندگی ....پیوندها
دستهها
ابر برجسب
نوشته ی مهتابجدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
- H.M 81
بایگانی
- آبان 1392 3
- مهر 1392 4
- شهریور 1392 1
- مرداد 1392 6
- تیر 1392 5
- خرداد 1392 4
- اردیبهشت 1392 4
- فروردین 1392 9
- اسفند 1391 4
- بهمن 1391 3
- آذر 1391 3
- آبان 1391 2
- شهریور 1391 1
- خرداد 1391 1
- اردیبهشت 1391 2
- فروردین 1391 5
- اسفند 1390 3
- بهمن 1390 2
- دی 1390 1
- آذر 1390 2
- آبان 1390 16
آمار : 24833 بازدید
Powered by Blogsky
H.M
پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:11 ب.ظ
خیلی عالی بود
سلام
به شرطی که کوچه ش٬ کوچه باشه ( به قول بچه ها)
خوش منظره و خوش مسیر........... .
نه مثل کوچه های پایین شهر خودمون که همشون تنگ و تاریک. با یه جوب وسطشون که وقتی زمستون می شه و بارون میاد. آب تو جوب بیرون می زنه و همه کوچه رو آب می گیره!!!
ولی عکس خیلی زیبا و قشنگی بود. مرسی
اتفاقا" من منظورم همون کوچه های پایین شهر که یه جوب اب وسطش میره و بیشتر موقع ها سپور ها نمیان جارووشون بکنن و پر از خونه های قدیمی و بچه های با حال و صدای پاختر و ... اس بود . کوچه کوچس دیگه
مرسی سر زدی
سلام . . . یاد شعر کوچه افتادم ... یادش بخیر فریدون مشیری .
سلام بهم سر بزن
داداشی بیا یه شعر گذاشتم ببین
کوچه شبیه توست...
من وقتهاست که در هوای دنج یاد تو قدم می زنم...
یاد کوچه های دوران بچگیم افتادم.
کوچه اش خوبه به شرطی که یه همراه داشته باشی اونوقت بی انتها بودنش آرزوت میشه
فلسفی بود نفهمیدم ... بیشتر توضیح بده
کوچه وقتی که نباشی
رگ خشکیده شهره...
کاشکی سازمان اهدا خون می تونست غیر از خون تو رگهامون خون تو کوچه هامون رو هم بهمون بده.
فلسفی نبود.عاشقانه بود.شما هم که ماشالله تو این زمینه اصلا سر رشته نداری....................... بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم............
دستت درد نکنه حالا دیگه به ماتیکه و ..
. باشه . باشه ...
اره دمت گرم. ولی زیاد تعدادش واسم مهم نیس همین که سر میزنی صد تا میارزه. البته اگه بخوام زیادش کنم خودمم میتونم نظر بزارم
قشنگه!!