خیلی بارون میاد....
بعضی عکس ها احساس خوبی به آدم میده . ماشین های کج و معوج , نور لابی هتل و تابلویی که روی دیوار نصب شده با اون میز جالب وگلدون رز روش , گلدون های روی تراس طبقه ی دوم , زنی که پالتوی زرد پوشیده , اتاق های هتل اون طرف خیابون که چراغ هاشون روشنه , ...
یه چیز جالب هم اینکه اون موقع مترو داشتن ولی ما الان به زور داریم .