همیشه از هوای ابری و دشت سرسبز و جنگل انبوه در زندگی خوشم میآمده . از وقتی که کودک بودم همیشه رویای زندگی در شمال را داشتم , هنگام ورود به دانشگاه خواستم بروم که گفتند فلان جا بهتر است ; برو آنجا . اما مدام در ذهن , نقشه ی آن داشته ام که دوره ای از زندگی را آنجا بگذرانم . با خودم میگویم : زن گرفته میروم به سویش , لیکن تصورم بر این است که احتمالا بگوید : فلان جا بهتر است ; برویم ناکجا!! . اما نکته ی مبهم وقتی نمایان میشود که اگر سفر شمالی داشته باشم آن وقت است که بیش از سه چهار روز بند نمیشوم و دلم قنج میرود برای هوای آفتابی و پر نور خودمان . نمیدانم در تنهایی , کویر را چطور میشود ابراز کرد اما اگر دلت خوش باشد در کویر است که عاشق میشوی . حالتی زمینی ندارد برهوت ; اگر سه تار بدانی و غدد اشکی ات سالم باشد , آن وقت است که میتوانی بفهمی آب شیرین وسط کویر یعنی چه !! . کویر با آب و علف همیشه برایم زیبا بوده است . کویر در ما ریشه دوانده بود و خودمان خبر نداشتیم. اصلا گلمان از خاک خشک است .... . کودک بودم و تمام زندگیم سر زدن به استخر کشاورزی کنار جاده . بچه قورباغه های کنار حوضچه را میگرفتیم و در هوای گرم درون جوی های آب رها میکردیم . در خاطره هایم درختی ریشه دوانده پر پشت . نقش پدر رویاهایم را دارد . نزدیک ظهر با پاچه های بالا کرده و خیس , دور درخت میدویدیم و سر به سر دختر ها میگذاشتیم . حوضچه ی عمیقی نبود و جان میداد برای آب تنی . چند باری درونش پریدم و کیف دنیا را کردم . آب سردی داشت ولی گرما را میخشکاند . آن وقت نمیدانستم که بچه قورباغه ها اگر جا به جا شوند میمیرند , فکر میکردم کمکشان میکنم تا راحت تر شنا کنند و مادرشان را بیابند . بعد ها فهمیدم که آن چه میکردیم چه کمکی بوده به گربه ها .
معلومه که هیچوقت غدد اشکی سالمی نداشتی چون آب چشم شوره نه شیرین
منم همیشه آرزو داشتم با همسرم تو دل جنگل های انبوه گیلان قدم بزنم ولی هیچوقت واسه زندگی نخواستمش...
میدونی چی نظرمو جلب کرد؟اینکه حتی کسایی که عاشق بارونن بعده مدتی ازش خسته میشن...چرا پسرا اینجورین؟؟؟؟؟؟؟؟
راستی آشتی شدم
اولا" آوررین که آشتی شدی این نشون میده که من چقدر قشنگ مینویسم.... دوما" پسرا چجورییییین؟ ؟ خب ما که بهش عادت نداشتیم که نمیتونیم بهش یهو عادت کنیم دختر خوب...
منظورم این بود همه چی بعده یه مدت دلشونو میزنه حتی اگه عاشقش باشن
خوب این نظر توئه مهتاب .... من که نظرم کاملا" بر عکس . پسرا خیلیم باحالن . والاااااااا ... .
والااااااااااااااا
بیب
http://akskhan.blog.ir/
سایتی بسیار زیبا بود . آفرین بر شما
چیز هایی هست که نمی دانم
می دانم،سبزه ای را بکنم خواهد مرد
می روم بالا تا اوج،من پر از بال و پرم
راه می بینم در ظلمت،من پر از فانوسم
من پر از نورم و شن
و پر از دار و درخت
پرم از راه،از پل،از رود،از موج
پرم از سایه ی برگی در آب
چه درونم تنهاست.[لبخند]
مرسی ... معلومه از ته دل شعر های سهراب رو میفهمی . این شعر ها اونقدر پاک هست که روح هر شنونده ای رو پاک میکنه ...
سلام دوست عزیز من شما را با نام نوشته های ادبی حامد لینک کردم . اگه مایل بودی منو با نام آلاچیق لینک کن. ممنون
حتما"
و گفت: یا چنان نمای که باشی ، یا چنان باش که نمایی.
نه برای تبادل لینک، نه برای افزایش آمار بازدید. به چند خوانندۀ ادبی نیازمندیم.
با کمال میل ....
هر کجا هستم،باشم
آسمان مال من است
پنجره،فکر،هوا،عشق،زمین مال من است
چه اهمیت دارد
گاه اگر میرویند
قارچ های غربت؟
بسیار بسیار زیبا . زندگی من بر اساس این جممله بنا شده "چه اهمیت داردگاه اگر میرویند قارچ های غربت؟ "
سلام ادرس وبلاگم رو عوض کردم اگه میشه با ادرس جدید لینکم کنید.آیریس
من به آغاز زمین نزدیکم
نبض گل ها را میگیرم
آشنا هستم با،سرنوشت تر آب،عادت سبز درخت
ممنون
مثل همیشه قشنگ ...
میان این همه مفاهیم پیچیده ریاضی تنها حکایت اعداد فرد را خوب آموخته بود
” فرد ” آن یک نفر است که وقتی زوج ها با هم میروند،
او باید یک تنه جور تنهایی اش را بکشد …
زیبا بود .
تو نیستی
اما من برایت چای می ریزم
دیروز هم
نبودی که برایت بلیط سینما گرفتم
دوست داری بخند
دوست داری گریه کن
و یا دوست داری
مثل آینه مبهوت باش
مبهوت من و دنیای کوچکم
دیگر چه فرق می کند
باشی یا نباشی
من با تو زندگی می کنم
بسیار زیباست ... شاعرش کیه ؟